گروه تاریخ و اقتصاد - ژان شاردن (۱۷۱۳ - 1643) جهانگرد و تاجر مشهور فرانسوی در دوران شاه عباس دوم به ایران آمد؛ سفری که بیش از 6 سال به درازا کشید. او از سوی شاه عباس دوم ملقب به «تاجر باشی» شد. در زمان شاه سلیمان نیز چند سالی در ایران زندگی کرده و به کسبوکار مشغول بود. شاردن پس از بازگشت به فرانسه، سفرنامه خود را نوشت و منتشر کرد که از جمله مهم ترین اسناد در زمینه ایران عصر صفوی به شمار میآید؛ شاردن در مقدمه این سفرنامه نوشته؛ «تمایل شدیدی که به شناختن ایران و به نوشتن سفرنامههای دقیق و صحیح راجع به آن داشتم، مرا واداشت تا در این مدت به اندازه امکان و با کمال جدیت به تحصیل زبان فارسی و به شناسایی دقیق آداب و رسوم مردم این کشور بپردازم. از این رو مرتبا به دربار و دیوانخانه مراجعه کردم. با مردم و دانشمندان به گفتوگو پرداختم... تقریبا تمام طول و عرض کشور ایران را پیموده و همه جای آن را... دیدهام». در اینجا وصف او از چگونگی برگزاری آیین نوروز در ایران آن زمان را میخوانید:
ایرانیان اگرچه فقط یک چنین جشن (ملی) نوروز دارند، ولی آن را بهطور باشکوهی برگزار میکنند فیالمثل این جشن سه روز تمام طول میکشد و در بعضی مقامات مانند دربار تا هشت روز ادامه دارد چنانکه گفتیم از ورود آفتاب به برج حمل آغاز مییابد و این عید را نوروز سلطانی مینامند. در بیست و یکم مارس 47 دقیقه بعد از طلوع آفتاب، مطابق غره ذیالحجه (غرّه: اول هر ماه نو در برابر سلخ روز آخر هر ماه قمری) دوازدهمین ماه سنه هجری قمری، توپخانه و ساخلوی سه بار شلیک کردند و بدین طریق حلول سال نو را اعلام داشتند معمولا همیشه در موقع ورود آفتاب به برج حمل، خواه شب باشد، خواه روز، سال جدید اعلام میشود.
... این عید را نوروز سلطانی مینامند، تا از سال جدید و واقعی تاریخ فعلی ایران که مبدأ آن هجرت حضرت محمد (ص) از مکه است مشخص باشد. آغاز سال تاریخ اسلامی که قمری میباشد، غرّه محرم است که اول سال هجری میباشد.
ایرانیان جشن نوروز را مطابق سال شمسی که معمولا تاریخ باستانی این بوم بوده است برگزار میکنند و بانی این عید را جمشید میدانند که شاهنشاه ایران است و از همین سنت باستانی به ثبوت میرسد که مردم این کشور به اعیاد مربوط به تحویل آفتاب و اعتدال ربیعی بسیار اهمیت قائل بودهاند و آغاز بهار را سخت نیکو و مبارک میشمردهاند، جشن نوروز هشت روز تمام ادامه داشته است. در نخستین روز عید، شاهنشاه بارعام میداده...
روز دوم مخصوص شرفیابی علما و دانشمندان و مخصوصا اخترشناسان بوده است، سوم بهمغان و موبدان اختصاص داشته، چهارم ویژه قضات بوده، پنجم مخصوص بزرگان و اعیان و اشراف کشور، ششم برای خویشاوندان و منسوبین شاهنشاه و دو روز آخر به زنان و کودکان سلطان اختصاص داشته است. این جشن تا هجوم اعراب به ایران باشکوه و جلال تمام ادامه داشته است.
... چنانکه گفته شد، با شلیک توپ و تفنگ، البته در نقاطی که این تسلیحات موجود باشد از قبیل پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ و مهم، حلول سال نو برای مردم اعلام میشود. منجمین لباس فاخر در برکرده، یک یا دو ساعت پیش از اعتدال ربیعی برای تعیین تحویل آفتاب به برج حمل، به کاخ سلطنتی یا عمارت حکومت محل میروند و در پشتبام یا روی مهتابی با اسطرلاب خود مشغول کار میشوند و به محض اینکه علامت دادند برای اعلام حلول سال جدید شلیک میشود و صدای آلات موسیقی: طبل و شیپور، نای و نقاره در هوا طنینانداز میشود و بدین ترتیب ترانه و طرب و جشن و سرور تماشاچیان و بزرگان مملکت آغاز میشود در اصفهان در همه روزهای عید در مقابل کاخ شاهنشاه مراسم سرور با رقص و طرب، آتشبازی و صحنههای کمدی بهمانند هفته بازار برگزار میگردد و هر فردی هشت روز عید را با شادی بیپایان به سر میبرد.
ایرانیان برای نوروز نامهای مختلفی دارند از جمله آن را عید لباس نو میخوانند چون هر کس هر اندازهای نادار باشد در این جشن یکدست لباس نو به تن میکند و افراد متمکن در ایام عید، هر روزی ملبوس دیگری در برمینمایند.
ایام نوروز فرصت مناسبی است برای مطالعه شکوه و جلال دربار چه در این جشن با عظمت و ابهت این دستگاه بیش از هر موقع دیگر جلوهگر میگردد. هر درباری عالیترین و نفیسترین وسایل تجمل خویش را در روزهای عید زیب تن و پیکر خود میکنند. در ایام نوروز در تمام هشت روز گردش و تفریح در خارج شهر به طرز بیسابقه جریان دارد.
هر کسی هدایا و تحفی فراهم میکند و روز عید برای یکدیگر تخممرغهای منقش و مطلایی ارسال میدارند. چند تایی از اینها را من هنگام مراجعت با خود بهیادگار آوردهام. این تخممرغها مستور از طلا و مزین به چهار صورت یا مینیاتور بسیار نفیس است. روایت میکنند که ایرانیان در تمام ادوار در ایام نوروز به یکدیگر تخممرغی هدیه میدادهاند چون نشان پیدایش حیات و آغاز تکوین موجودات است. تعداد مصرف آن در ایام عید باورکردنی نمیباشد. بزرگان کشور بعد از تحویل آفتاب به برج حمل برای تهنیت عید نوروز به حضور شاهنشاه میروند. اعیان و اشراف تاج مرصعی بر سر با تجهیزاتی حتیالامکان سبک و چابک به پیشگاه همایونی شرفیاب شده هر یک هدیهای از گوهرهای گرانبها و جواهرات قیمتی، منسوجات نفیس و عطریات عالی و نوادر دیگر، اسب و نقدینه و غیره بر حسب مقام و مقدور خویش ملوکانه میدارند. اکثر بزرگان طلا پیشکش میکنند و استدلال مینمایند که در تمام عالم تحفه مناسبی برای صندوقخانه همایونی وجود ندارد.
رجال و بزرگانی که در ایالات و ولایات ماموریت دارند آنها نیز هدایا و تحف خود را تقدیم حضور همایونی میکنند و احترامات لازم را بهجا میآورند. هیچ کس از انجام این مراسم معاف نمیباشد و معمولا مقام و منزلت هر شخصیتی بر حسب هدایای تقدیمی در سالهای متمادی منظور و مورد توجه است و به این ترتیب شاهنشاه در عید نوروز ثروت سرشاری به هم میزند و یک قسمت از آن را در سرای همایونی بین اعضای بیشمار اندرون بهعنوان عیدی تقسیم و توزیع میکند.
شاهنشاه در تمام ایام عید از ساعت 10 تا ساعت یک، از اعیان و اشراف کشور باشکوه و جلال تمام پذیرایی بهعمل میآورد و سپس به اندرون تشریف میبرد. معمولا رجال و بزرگان مملکت نیز هر یک به نوبه خود در منزل خویش مشغول پذیرایی از واردین میگردند و نصف مدت روز را برای قبول مراجعین و دریافت هدایا و تحف تابعین تخصیص میدهند. این رسم مسلم مشرقزمین است که کوچکان به بزرگان میبخشند و ناداران به دارایان میدهند و از دهقان تا سلطان این سلسله مراتب در داد و دهش مرعی و مراعات میگردد.
اشخاص مومن و متدین در صورت امکان تمام ساعات نخستین روز عید سال جدید را با دعا و عبادت در منزل خویش میگذرانند. این گروه در طلیعه صبحدم اغتسال میکنند و آن گاه پوشاک بسیار تمیزی میپوشند. ، نماز عادی و فوقالعاده روز را میخوانند و به قرائت قرآن و کتب نفیس مشغول میگردند و با زهد و عبادت آرزومندند که سال نو را به خوشی و خرمی بهسر برند.
افراد دیگر اهل زمانه میباشند و مدام در توسعه جاه و جلال و افزایش ثروت و مکنت خویش میکوشند ایام عید را طور دیگری میگذرانند این گروه تمام اوقات تعطیلات را به جشن و سرور، تفریح و تفرج میگذرانند و مدعیاند که برای میمنت سال جدید بایستی در ایام نوروز به شادی و سرور پرداخت تا تمام سال را در رفاه و راحتی بگذرانند.
شاه فقید شاه عباس دوم، اندکی پیش از فوت خویش فرمان داده بود به مانند ایرانیان باستان تحویل آفتاب را در تمام بروج دوازدهگانه در طی سال با نوای نی و تنبور و ساز و شیپور تجلیل کنند، ولی مرگ نابهنگام و سریع شاهنشاه مزبور به استقرار این آیین باستانی، فرصت نداد.
در بیست و دوم ماه (منظور 22 ماه مارس است) بعد از ظهر برای تهنیت عید به کاخ حکومتی رفتم و یک قبضه خنجر بسیار نفیس و عتیقی که دسته و غلاف عاج ظریف مطلای مینایی داشت تقدیم حضور خان ایروان کردم این هدیه مطبوع حاکم و بسیار مورد توجه وی واقع گشت در ایران یک رسم قانون مانند است که در عید نوروز نمیتوان بدون تقدیم تحفهای بهحضور بزرگان باریافت. حاکم مرا در کنار خویش بنشاند و مرا به خوردن میوههای تر و خشک و شرابهای بسیار نفیس و عالی گرجستان و شیراز خواند.
منبع: «سیاحتنامه شاردن»، ترجمه محمد عباسی، انتشارات امیرکبیر،